کلان شکم. (ناظم الاطباء). کسی که شکم کلان داشته باشد که آنرادر عرف هند، توندله خوانند. (آنندراج) : همی شد ز تشبیه اومعتبر فلک بودی از این شکم دارتر. ظهوری (از آنندراج). ، قرابه یا خم که قسمتی از آن فراخ باشد. (یادداشت مؤلف) ، جادار. (ناظم الاطباء)
کلان شکم. (ناظم الاطباء). کسی که شکم کلان داشته باشد که آنرادر عرف هند، توندله خوانند. (آنندراج) : همی شد ز تشبیه اومعتبر فلک بودی از این شکم دارتر. ظهوری (از آنندراج). ، قرابه یا خم که قسمتی از آن فراخ باشد. (یادداشت مؤلف) ، جادار. (ناظم الاطباء)
آن کس که عده لشکری غیر منتظم در اختیار او باشد: سلطان بخط خویش ملطفه ای نبشت و نام یکی از حشم داران ببرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 320). هم حشمت و کبر و هم حشم دار هم دولت مند و هم درم دار. نظامی
آن کس که عده لشکری غیر منتظم در اختیار او باشد: سلطان بخط خویش ملطفه ای نبشت و نام یکی از حشم داران ببرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 320). هم حشمت و کبر و هم حشم دار هم دولت مند و هم درم دار. نظامی